ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
دعوتیِ یکشبه ، آمده مهمانی ات
در شبِ طولانیِ سرد و زمستانی ات
آمده با پایِ دل ؛ سَجده کند بی امان
بارِ دگر بر تو و قِصه یِ تنهایی ات
خسته تر از خسته است ؛ آمده از راهِ دور
مُرده یِ خواب است ولی زنده یِ بیداری ات
زلفِ سیاهت اگر برده از او عقل و هوش
زنده کند مُرده را ؛ این شبِ یلدایی ات
دستِ دلش رَد نکن ؛ حالِ خوشش بَد نکن
عاشقِ رویت شده ؛ در شبِ رویایی ات
در خَمِ ابرویِ تو ؛ خیمه به یلدا زده
بوسه یِ جانانه ای بر لبِ شیدا زده
جام مِی اش را پُر از شهدِ گُل و میوه کن
این شبِ طولانی را ؛ پُر نکن از خالی ات
مهین بزرگپور سوادجانی