این زمان هستیم و دیگر روز دوران نیستیم

این زمان هستیم و دیگر روز دوران نیستیم
چون رسید این دفتر محنت به پایان نیستیم

خاک بودیم اندکی در ما نسیمی رخنه کرد
لایق روح خدا و نام انسان نیستیم

آلت دست برادرهای دندان گرد خویش
زینت اورنگ مصر و زیب کنعان نیستیم

خودستای لاف پردازیم بر اطراف عشق
شاهباز آسمان یا مرد میدان نیستیم

جان ما را جرعه ای دادند بر مقدار خویش
رازداری درخور اسرار جانان نیستیم

در مقام دوست با خود دشمنی ها کرده ایم
دشمن فرزانه ای از بهر شیطان نیستیم

مصرف دونان مکن تنها گرامی عمر خویش
تا بر این خاک روان جز در پی نان نیستیم

سیداحمد درخشانی پور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.