شیرین‌تر از آهنگِ تو گر بود نوایی؟

شیرین‌تر از آهنگِ تو گر بود نوایی؟
جان بخش‌تر از لحنِ تو گر هست صدایی؟

چندی‌ست که یک کوچه فقط فاصله‌ی ماست
یک رخ بنما خانه‌ات آباد کجایی؟

در شهر ندانست کسی درد دلم چیست؟
هر کس که نداند تو بدانی که شمایی

جان هم که بخواهی بدهم گر به تماشا
بر کوچه‌ی دل لحظه‌ای آرام بیایی  

تشبیه لبت را به لبِ غنچه نکردم
چون از همه‌ی غنچه‌ی در باغ جدایی

دستی به رخ و دیده‌ی قحطی زده‌ام کش
در بی‌کسی کشورِ جان یوسف مایی

از درد، غمی نیست که فرهادترینم
شیرینِ منی تو که به هر درد دوایی

علیرضا حضرتی عینی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.