بهترین نقطه ی تقدیر نگاه تو، منم

بهترین نقطه ی تقدیر نگاه تو، منم
سایه ساری به سرا پرده ی آه تو ، منم

خنده ی شاد منی ، گریه ی آرام تو ام
ساحل امن گذرگاه پگاه تو ، منم

آرزوی دل دیوانه ی من ، شاه غزل
طالب دیدن رخساره ی ماه تو ، منم

من چه گویم که تمنای نگاهم شده ای
بین اغیار همه، پشت و پناه تو، منم

کوک کن ساز دلم را به نوای دگری
دیگران را بگذار، خاطره خواه تو ، منم

در خیالم بنشین، شاد بکن روحم را
عابر دایم هر کوچه و راه تو ، منم

نور رخشان شب ام، روشنی خورشید ام
غم مخور ، ناله نکن ، شاه سپاه تو ، منم

بر سر کوی دلم، سبز شو ای غنچه ی ناز
عهد ما تازه نما، برگ گواه تو ، منم

کی شود باور من رفتی و تنها ماندم
رو سفیدی گل من، یکه گناه تو ، منم

من کی ام؟ سایه ی افتاده به شب های غمت؟
یا عزا دار تو بر بخت سیاه تو ، منم؟

هرگز ام خاطر تو ، گم نشد از خاطره ام
تا ابد خاطره سازی به پگاه تو ، منم

بیت بیت غزلم با من بیهوده پر است
من نباشد به میان ، ذوب نگاه تو ، منم....


سیمین حیدریان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.