| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
قصه ی عشق تو را از نو روایت می کنم
از جدایی ها, از روزگارم بس حکایت می کنم
این حکایت در دلم سرِّ اسرار عاشقی است
با این همه دلباختگی از تنهایی ها شکایت می کنم
تو چرا دائم با دلم, از عشق می گویی سخن
خود دل خسته و افسرده حالم را حمایت می کنم
در این دریای مه آلود مواج و بس طوفانی
خود کشتیبانم, قایق ام را بساحل هدایت می کنم
با دیده ترحم نگاهم نکن, محتاج محبت نیستم
به حرمت عاشقان زمان, خود را ملامت می کنم
گرچه در این دنیا هستم غریب و خسته و تنها
با توکل برخدا از زندگی, ابراز رضایت می کنم
در این زمانه غم گرفته, همه فراموشم کردند
از تمنای عشق تو, باز احساس ندامت می کنم
عسل ناظمی