سجده ی صبحم

سجده ی صبحم
بر سجاده یِ گلِ سرخ
بر شبنمِ طلوع
برآیه ای آویخته بر برگی سبز
ای کاش...
غزلی از نو بنویسی
برایِ چشمانِ ابر
ازخساست بارش
بنویس
از فاصله ها
از مخاطبِ من
واز احساس پنجه ی آفتاب
بر گیسوانِ باد
از کتابی که در باران ناخوانده ماند
ومن...
بوسه ی باران و رویش را
در نگاهِ تو می بینم


زلیخا_احمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.