ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بَر که میخیزم از رویای نیمه شبهایم،
دردیست عمیق،
که میچشم در تمام رگهایم.
مهرانگیز نوراللهی
خزیدن در کنج خلوت دل راه چاره نیست؟
تو
غم قاب گرفته ی عمق وجودم،
بگو
دلیل این رنج دوره ای دو صد باره چیست؟
خدا می داند و منو،من می دانم و دلم
عیاری برای سنجشِ اندوهِ منِ بی چاره نیست
نه پرِ پرواز مانده برایم نه پای گریز،
بگو
درمانِ این بال های شکسته ی پاره پاره چیست؟
مهرانگیز نوراللهی
به داری آویخته ام که
رهایی از آن،
جان کندن یک قربانی ست
نیستی
نمی بینی
دست و پا زدن هایم تماشایی ست
مهرانگیز نوراللهی
عاشقانه ترین حس شاعرانه ام برای توست
سینه ی خالی و این قلب ویرانه ام برای توست.
مگوترین سر درون دل دیوانه ام شدی،
این جسم هزار بار مرده،این عشق صادقانه ام برای توست.
لحظه هایم بی حضور چشمانت پوچ و تو خالیست،
خاکستر دل سوخته،این جانِ نصفه نیمه مانده ام برای توست.
آتش درون،آه نفس گیر،درد بی پایان
تاوان عشق عظیم و ناب و عاشقانه ام برای توست.
بعد از تو این سوگ عمیق که می کشاندم به تنهایی،
تاوان و بهای عشق جاودانه ام برای توست.
مهرانگیز نوراللهی