ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
رنجی که من دیدم همش از دست دوری بود
چیزیکه خونم را مکید اسمش صبوری بود!
جایِ مرا نزد تو یک مردِ دیگر پُر ساخت
گویا که سهمِ من از این دنیا شروری بود!
خوردی فریب شخص بدجنسی که همواره
در فکر جسم نازک زنهای حوری بود!
از عشق تو سرمایهام بدنامی است حالا
هرچند قبلاً ثروتم تنها غیوری بود!
میخواستم نزد تو برگردم نشد، چونکه_
بین من و تو فاصله صد "سالنوری" بود!
احمد میلاد احمدی سالار