شب…چگونه باور کنم

شب…چگونه باور کنم
نبودنت را؟

باید
عادت کرد
به جای خالیِ صدا
به دستی
که از هوا
برنمی‌گردد
به نگاهی
که شب
در آن
گیر می‌کند

کاش می‌شد
تمامِ شب
من می‌سرودم
و تو می‌خواندی

و گاه
رقص‌کنان
میانِ ساعت‌های خسته
شب را
به روز
وصل می‌کردیم

اما
جهان
بی‌تفاوت
چرخید
و من
ماندم
با شبی
که
هیچ صدایی
جرأتِ
صبح شدن
نداشت

طیبه ایرانیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد