| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
به نرمی گفت: بیا، آواز را آهستهتر گوی
که راز ما نهانیست، راز را آهستهتر گوی
میان این همه چشم حریص و گوش بیدار
اگر چیزی بگویی، ساز را آهستهتر گوی
مپرس از من که چونم، در میان جمع، جانا
که دل پیداست در چشمم، صدا آهستهتر گوی
به لب نامم مبر در کوچههای خلق، محبوب
اگر حتی به آهی، ناز را آهستهتر گوی
به چشمم خیره مشو در محضر نامحرمان، عشق
نگاهت را فروبند و دعا آهستهتر گوی
در آن خلوت که حتی سایه هم خاموش بنشیند
قدم بردار و با باد صبا آهستهتر گوی
مگو این رازِ پنهان را به پروردگار جان هم
که گوید با فرشته، انس و آدم… آهستهتر گوی
ابوفاضل اکبری