از ادراک لحظه ها چه می دانی ؟

از ادراک لحظه ها
چه می دانی ؟
جز نگاهی که
فقط نگاه است
نشانه ها،
حرف های بی صدایی ست
که بر سطوح زمان نشسته اند

کسی نیست
تا بشنود
غوغای شبنم های شکسته را،
که از سکوتشان می چکد
و یادواره ها را می بوسند

کسی نفهمید،
نسیم در خواب کدام ثانیه ماند،
و چنار پشت پنجره،
کدام نگاه را خندید،
وقتی کبوتری
پرواز را نمی شناسد
و زمین زیر پای هر
خاطره می گرید



زهرا یوسفی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.