مسوزان دلم بیشتر زین حریقا

مسوزان دلم بیشتر زین حریقا
که مردم بیند تو را گرد حریفا

نشاید حال بهتر منبعد ببینی
ببیندسر خود بردار در همین جا

گر خون در دل و رخسار تو بدیدی
چنان در فارس گشتم با آخرین ها

دل من چو دریای و غم چون در کرانه
سخاوت به جان و عطایی بود توُی دریا

گر راد را بشویند بخوابانند در خانه ی نو
خودم دانم دست بر ندارد از تو ای پریا

منوچهر فتیان پور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.