بخواب ای دل بخواب اینجا غریبی

بخواب ای دل بخواب اینجا غریبی
تو از آغوش معشوق بی نصیبی
بخواب ای دل داره گریه ام میگیره
دلم از این زمونه سیره سیره
بخواب ای دل مجال عاشقی نیست
منو هیچ دلبر و هیچ محرمی نیست
بخواب ای دل که قلبم پیره پیره
واسه پروانه بودن خیلی دیره
بخواب اینجا دلی همدرد من نیست
کسی از بغض قلبم باخبر نیست


وحید مشرقی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.