کاش بادی بودم

کاش بادی بودم
که به دستت می‌خورد
گرمی دست ترا حس میکرد
نرمی دست ترا می‌بوسید
و نوازش می‌کرد
ساعد سیمینت
گونه‌ی همچو گل سُرخ ترا می بوئید
وپریشان می‌کرد
موی شبرنگت را
روی آن صورت مهتابی تو

تا که ابر سیه موی تو بر چهره‌ی ماه
وصف رُخسار تو در جلوه‌ی شعرم باشد
نقشی از ماه زمستان سپهرم باشد
من به اندازه‌ی آن باد نبودم خوشبخت
سهم من حسرت یک بوسه به دستان تو بود

رحیم سینایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.