موی پریشان تو در این دوره غوغا می کند

موی پریشان تو در این دوره غوغا می کند
بر هرطرف در هر کران هنگامه بر پا می کند

در بَردسیر این زمان، موی تو گرما می دهد
در شهر خاموشان ولی فانوس پیدا می کند

موی سیاه تو به شب رنگ طراوت می دهد
اما سحرگاهان که شد، خورشید اهدا می کند

موی تو خاری در تن ودر چشم این نامحرمان
دیو و دَد وبیگانه را همواره رسوا می کند

موی غزل آسای تو تندیس عشق و زندگی
تفسیر هر چه عاشقی در خود هویدا می کند

موی پریشان تو را آخر خدا بخشیده است
با هر نسیمی موی تو با عشق نجوا می کند


مهدی عبداله زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد