ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پُرازشور بودم روزی
اما حالا ،
من ماندم و شوری که دگرنیست
یه حوری داشتم ، روزی
اما حالا ،
من مانده ام و خاطراتِ زیبای ،
حوری که دگرنیست
اما چای هنوز به راه است
همان قوری که هنوزهست
کاشکی می شکست
آنهمه مهم زپیش من رفتند
زورم دگربه دنیا نمیرسد اِی وای
چه کنم بی آنهمه ، زوری که دگرنیست
من خطاهایم زدانه های ماسه ها گذشته
بی جهت فراری ام ز صورِمحشر
اما خوبست که گیتارم هنوزهست
خوبتر ازآن ،
شیپوری که دگرنیست
عروس معرکه تور داشت به صورت
خوب شد من و او مَحرم گشتیم
تورش فقط بهرقلب من بود
اما بهرِ صورتِ زیباتر از زیبایش ،
چه خوبست ، بعد از روونما ،
توری که دگرنیست
چَپه کردم غمم را کنار روحش
غمم وارفت ، جوری که دگرنیست
با اینهمه دوری ، چه نزدیکیم باهم
با اینهمه عشق من و او،
دوری که دگرنیست
بهمن بیدقی