عبور از زخم‌های گرم و کاری می‌کنی روزی

عبور از زخم‌های گرم و کاری می‌کنی روزی
به چشمم اشک خون از درد جاری می‌کنی روزی

میان رفتن و برگشت‌ها پل می‌زنی آخر
خدنگی بر تن زخمی کابل می‌زنی آخر

پس از تو شعرها در حسرت احساس خواهد مرد
برای لحظه لحظه، لحظه‌های خاص خواهد مرد

مسیحی بعدازاین با مرده‌ای هم‌دم نخواهد شد
درختی تکیه‌گاه حضرت «مریم» نخواهد شد

وجود تو که دایم با امید و بیم این‌جا بود
و مصداق دقیق «اَحسَن‌ِالتَّقویم» این‌جا بود

حضورت در فضای احتمالی سرد خواهد شد
ز گرمای وجودت منزوی یک مرد خواهد شد

هزاران تیر می‌بارد به تن از اشتباه دل
«شب تاریک و بیم موج و گِردابی چنین هایل»

کنون بر نردبان دل، شکستن را تحمل کن
مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن


محمدنصیر توکلی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.