من از دست تبر

من از دست تبر
یک پیمانه شوک خورده ام
چند واژه از شاخه قلبم پرید
این شعر دست و پا شکسته
از طاقچه ی ذهن من افتاده است
بند بند استخوانش خمیده بر معبد دفتر

.
.
.
چون درختی معوج
که بر خاک خدا
بوسه میزند

سحرفهامی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد