ای خم شده کوه به نامت پدر

ای خم شده کوه به نامت پدر
دریا ز غرورت به حیـــرت، پدر

ای سایه گستر به وقت خطر
جانم فــــدای تو باشد، پدر


چشـمان تو فانوس راه من است
هر گام تو، امیـــــد آه من است

دستان پُر از مهر تو روشنی من است
در باغ دلم چـــون گل در چمن است

ای حکمت روزان، چراغ شبان
در آینه ات عشق پیدا، عیان

هر چند که خم گشته شانه‌ات زغم
پاینـــــــده بمان، ای امیــــد دلم

ابوالقاسم میدانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.