ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
شیدا همی خواهد تو را ، پژمرده گشتی ای دلا
معشوق ز این منزل برفت ، شیدا بکشتی ای دلا
مست و خمار باشی عزیز ، دیوانه وار راه می روی
یزدان پرستی است شهرتت ، دنیا پرستی ای دلا
هجرت گریبانم گرفت ، سوختم چو خاکستر شدم
دوزخ برم بـاشد چه سهل ، دارم بهشتی ای دلا
عمری سپردم من به شب ، خفتن چه معنا دارد؟
جانم گرفت صد مرتبه ، هر تیره بختی ای دلا
اشکم تو را جوهر ببود وین استخوان خامه تو را
در دست دارم نامه ای ، کان را نوشتی ای دلا
دست مرا محکم بگیر ، من را از این دنیا ببر
بوی تقلا می دهی ، من را شکـستـی ای دلا
هرگز نمی بخشی مرا ، چشمان تو این را بگفت
امّا امید دارم هنوز ، شاید گذشتی ای دلا
امیرحسین صالحی