ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
بهشت ماوا، تعریفش به وجد آرد آدمی را
دیدنش آرزوی هر بنده یِ دوست داشتنی را
بهشتی دراین دنیای فانی به هم بافتیم
نِی ذره ای ز بهشت بَرین آنچه ما ساختیم
سر ذوق آرد، هنردوستِ دنیا دیده را
ز باغ گل و درختان پُر برگ و پُر شاخه را
گُلانی ز برگهایِ پهن و ساقه هایی ضخیم و بلند
ز ریشه هایی در هم پیچیده و همچون کَمند
سُفالهایی پر از گُلهای سفید وصورتی رنگ
گوشه ای دگر ، برگهایی لطیف و سبز رنگ
باغی رؤیایی از بر آرامش جسم و روح
ز دیدنش ،شادابی، سرشارست به وضوح
نگهداریش ز دست هنرمندی زیبنده روی
عمر خویش صرف علم و دانش ز استادی خوبروی
گُلبرگ و رَگبرگ و دُمبرگ تا همان گوشوارک
طراوت یابند جملگی ز سعی باغبان و حضور شاپرک
باغ زیبا همه اطراف و اکناف عِطر آگین کند
هنرمندان به بودن رنگین و ز تشویق آهنگین کند
محمد هادی آبیوَر