بی صدا ضجه‌ی شلاقِ پُر از درد، سلام

بی صدا ضجه‌ی شلاقِ پُر از درد، سلام
طرح خاصِ قلم از واژه‌ی برگرد، سلام
.
نبض آغاز ترین بینشِ اندیشه به شوق
کوله‌بار سفرِ ورطه‌ی نامرد سلام
.
کال و دندان‌زده‌فردوس ، تمنای شما
برگ ریزانِ کهن‌حافظه‌یِ زرد، سلام
.
چنگ و دندان زده‌ی باکره در پیچ گره
پای جا مانده از این مغلطه‌ی طرد، سلام
.
قلبِ خالی شده را باز به دریا بزنیم...
به خیابان، به صدای سگِ ولگرد، سلام
.

محمد مهدی قاسمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.