میدانی

میدانی
برای زیرسیگاری های لبریز شده من
تلنگر صدایت خاکسترم میکند
بگو بی تو لابلای دفتر نقاشی و متن های عاشقانه ام
گیج و مبهوت چه کنم

میترسم
توبهانه رفتن سر کنی
در انزوای پلکهایم لم بده
با استکان خالی و سیگار سوخته لای انگشتانم بخواب خواهم رفت


مرتضی عباسی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.