ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
برگشته ای تا بوسه ای،دیگر بکاری؟
در سبزی زخمی سیمایی بلورین
برگشته ای تا از سکوت من بپرسی؟
یا از نگاه عاشقی چون تو ، دروغین
خندیدی و خنداندی عالم را ....بماند
آیا بساط دلخوشی را یافتی ؟؟ باز
پیچاندی عشق آتشین را کنج سینه
تا با کدامین شوق ، عشقت گردد آغاز
خندیدی و احساس هایم را ندیدی
که از کنار جسم سرد تو ....گذشتند
من بودم و تابوت عشقی ، مرده از خشم
و اعتمادی که سر گل ها...شکستند...
پیچیده بودم ، حس بودن را ،به دستم
تا دست نامردان بی وجدان نیفتد....
دنیای پاکی که شب باران ، نوشتم
چون ردپایی زیر پای ...آن...نیفتد
می خواستم تنها نباشم در دل شعر
بی وزن و بی مضمون فقط ،رفتم نوشتم
خواهی که نقدم کن ویا بگذر ز حسم
اما من اینجا....لعبتی دیگر سرشتم
نرجس نقابی