زنگ دبستان را

زنگ دبستان را
با چترِ باران خورده وُ افتاده در کُنجِ کلاس درسِ جغرافی
من دوست می دارم....
.
ای حاصلِ دستانِ زیبارو
با من بمان آرام
در آسمانِ عشق
آنجا که هر کس خوب می داند
رسمِ قشنگ و درسِ بارانی دگر را از دلِ تنگی
یا
بر بامِ فریادی
یا
بر چشم هایِ لاله ای افتاده بر رویِ زمینی گرم
تا هر کسی بیند مرا آرام
در پُشتِ پرچینی ...

محمدرضا جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.