| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
در وسعت ماورای مبهوت تنهایی من و دل ...
آوای حزین دلتنگی نرگس های بیقرار...
و نجوای محزون تکرار مکرر انتظار...
حریم حرمت سکوت شیشه ای ام می شکند...
از این حس تیره ی مُبهم عبث وار ،قلبم تکرار
دلدادگی اش را انکار می کند
عطر نرگس ، مهربانانه ،احساس روحم را می نوازد......
و من : با تمام جسارت ، شیدایی ام را از نرگس ، کتمان نمی کنم
لحظه ای، آوایی جانبخش در قاب خوب دیدن های قلبم متبلور می شود...
و چنان پیچکی راسخ ، تمام وسعت خیالم را تسخیر می کند...
افسون چشمان سحرانگیز نرگس ، انعکاس شیدایی ام را هویدا می کند
نرگس : با آن نگاه مسحورکننده و عطر دلارام مرا می خواند...
باز هم نرگس ، بیقرارانه دلم را با جاذبه ی ماورایی اش می رباید...
و مرا بیدل تر از بیدلی ها در طلوع نوازشگر
خورشید دلنواز مهر و دوستی ها به دریای
آبی آرام سپرد ...
و من شهود شیدایی قلبم را با چشمان جاری بارانی انتظارم ، آرام خواهم کرد...
گل نرگس من : انتظار را باور کن ...
نرگس آجدانی