صد آغوش یک تن فروختن

صد آغوش یک تن فروختن
چشم باز دیده از دور دوختن
لحن به رقص لکنت آه بلندی
سرنوشت بخت بی هم سوختن
تکرار آن نفس نفس زدن ها
از سوء سوء زدن چشمان من
کمی نزدیک تر آشنا صد سیل غریبانه
کمی دورتر غریبانگی میل من آشنا
فتاده گمانم غیظ آن سایه آخر
غلیظ تر از باور ساکن سکوت مطلق


سیدعلی کریمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.