ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خواستم بگویم دوستت دارم کهکشان گریست
از حال و اقبال من هم ببین که آسمان گریست
خواستم بگویم مال تو هستم و در چشم سال
سالها انتظار کشیدم و دیدمت جانمان گریست
خواستم بگویم که زجری کشیده ام تو مپرس
هستم در دست دیو و دد هم ساربان گریست
خواستم بگویم عاشقت هستم و هنوزم بدان
دستم بسوختی و قهر کردی حالمان گریست
خواستم بگویم که مرو صبر و قرارم تو هستی
صبر و قرارم تو بودی و بخوان کاروان گریست
دردیست که جعفری هم کشیده بجان و دلش
لیلی بمرد و مجنون هم کنارش آرمان گریست
علی جعفری