ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
هوای خانه را دارد ، دل بیمار زندانی
به آن خانه نمی ماند، در و دیوار زندانی
نشسته گوشه ای تنها به یاد روز آزادی
شباهنگام به یاد آن ، شود بیدار زندانی
شب و روز دگر آمد دو چشمش خیره بر درها
ملاقاتش نمی آید ، نه کس دیدار زندانی
هزاران درد پشت درد ، امان از درد تنهایی
که با درداش از این دنیا، شده بیزار زندانی
سکوت و کنج تنهایی ، دوای درد زندان است
گهی خودکار به دستانش، گهی سیگار زندانی
نمی گوید به کس رازش، چه کس کرده گرفتارش
خیانت دیده می داند ، شده بی یار زندانی
بهروز حیدری نائیج