ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دلتنگی چه زیباست.
گوشه ای در پارک روی نیمکتی
در فکر و خیال او بودم
بی توجه به دیگران،
و کودکانی که شادمانه بازی می کردند
به صدای قهقه خنده های آنها...
از پشت به من نزدیک شد
با دستانش روی چشمانم را گرفت.
هنوز دلتنگ بودم و در خیال
دستانم را روی دستانش گذاشتم،
پایین آوردم و خیسی اشکهایم را
با دستانش به صورتم کشیدم
بوییدم و به لبانم رساندم
بوسه ای به آن کردم...
سر بر گرداندم دیدم او نبوده
او هم مرا اشتباهی با دیگری گرفته بود.
یکه خورد و قرمز شده بود...
عذرخواهی کرد و سریع دور شد...
شاخه گل رز زردش را هم جا گذاشت...
چه اشتباه دل انگیزی بود...
کاش مانده بود...
دلتنگی همیشه دلتنگی است...
عسل ناظمی