مروری بر دلم کردم

مروری بر دلم کردم
که نقشت را به یاد آرم
غرورت در مرورم نقش زیبای تو را خط زد

با خیال ِِ عشق
نقش دیگری بردل کشیدم از غم دوری و
در پاسخ ...
دروغت همچو شمشیری ...
به روی نقش خنجر زد....

به آرامی و دلسوزی وبا پیمانه ای خونین
زدم یک نقش دیگر ....باز بر این دل
ولی اینبار با نیش زبان و تیغ بیرحمی
دل و پیمانه و تصویر عشق و سوز را
یکباره بر هم زد..

مهرداد فرزامی فر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.