و من از فراسوی کلبه ی تنهایی ام

و من از فراسوی کلبه ی تنهایی ام
چشم های سیاه منتظر تو را می جویم
می خوانمت تا بیایی
و در ساحل محبت آرام روز های گرم...
دوباره با هم قدم زنیم.


اسماعیل قربانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.