وقتِ رفتن چشمِ من محوِ تماشایِ تو بود

وقتِ رفتن چشمِ من محوِ تماشایِ تو بود

جادّه تا بی اِنتها نقشِ قدمهایِ تو بود

وقتِ رفتن بود و بیتابی و آهی سینه سوز


تار و پودم آتش و در سینه غوغایِ تو بود

بهنام زمردپور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.