ساده میگویم سخن یارا تواز پیشم مرو

ساده میگویم سخن یارا تواز پیشم مرو
من نگهبانت شدم  آهسته از کیشم   مرو
همجوارم گر شوی پاداش تو من میدهم
عاشقم  باش و بیا از  فکرو اندیشم  مرو
من تقلا میکنم مهر از تو گیرم در سجود
محو  عرفافت  شدم افتادم از ریش مرو
با صفا گر میشود دستم  بگیر تنها  شدم
باورم کن عاشقت گشتم مزن نیشم مرو
همنشینم  گری شوی با یک حدیث دیگرم
من به تفسیرت نشستم تازه ازخیشم مرو
ساربانی میرود زان رو که در صحرانشان
من که مجنونت شدم بیگانه ازپیشم مرو
جعفری با شور آن رویا بیا در پیش عشق
با سپیده عهده پیمان بسته ای بیشم مرو

علی جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.