| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
کاش می شد اشکهایم را کسی باور کند
کاش می شد شعرهایم را کسی از بر کند
کاش می شد غصه ها را شست با باران غم
کاش می شد غصه دست بردارد از این عمر کم
کاش می شد آسمان را لمس با انگشت کرد
راحت و آسان تحمل گردد این طوفان درد
کاش می شد زندگی مانند سیبی بود سبز
کاش می شد می گرفتیم از درختی سبز نبض
کاش مانند ملائک ما دو بالی داشتیم
کاش می شد زیر دریا هم هوایی داشتیم
کاش می شد ماهیان هم صحبتی,نطقی کنند
دیگران در حق یک دیگر کمی لطفی کنند
کاش می شد کهکشان را دید با چشمان خود
کاش می شد ابر را حس کرد با دستان خود
کاش می شد همچو آهویی پرید و پیش رفت
لحظه ای یادی برای طفل یک درویش رفت
کاش می شد با خدا هم صحبتی باز کنیم
کاش می شد زندگی را از نو آغاز کنیم
سامان مظفری