آری سهراب...

آری سهراب...
گفتی هر کجا باشم آسمان مال من است
زمین و زمان و دشت و دریا مال من است
اما سهراب نگفتی که در این عالم ماتم زده
که رویاهای آدمی یخ زده و دل ها سرد شده
آسمان به چه می آید و دریا بحر چیست؟
آدمی به چه دلخوش باشد؟ به کدامین احساس؟
وقتی همه چیز در نگاهش سیاه و سفید و بی رنگ است...
راه را نشان ده, مرا عشق بیاموز! بگو مسیر عشق از کجاست؟
عشقی که دل یخ زده ام را گرما می بخشد و روحم را شفا
آری بگذار من هم رنگی ببینم, عشق را بیاموزم و عشق بورزم
و بگویم هر کجا باشم آسمان که هیچ همه دنیا مال من است
آری عشق, انسان مرده را هم زنده میکند و وجودش را سرشار
آدمی دوست داشتن می‌خواهد و دوست داشته شدن
مرا دوست بدار و از عشق برایم بخوان که من
در زیباترین لحظه زندگی عشق را فریاد بزنم


ابوفاضل اکبری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.