| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
وزش عشق تویی
حافظه ی عشق تویی
باد را جز هوس لمس سر زلف تو انگیزه ی ایجاد نبود
روز را جز نفس گرم تو اندیشه ی تکرار نبود
درّ مشکین نگاهت شب مهتاب کویر
هرم تبدار تنت رشک سبدها خورشید
نازک شاخه ی انگشت تو ناز باران
باغ گلخند لبانت شده بر برف سوار
بر زمستان و بهارش تردید
کولبار غم خود را بردار
که تو را جز تو در این ره نبود همراهی
دیو دژخیم ستم
زیر سیلاب سرشک غم خونبار تو غرقاب شود
و تو میمانی و عشق
و تو میمانی و سبزینه ی خوشرنگ بهار
که بود نام تَرَش آزادی
و تو میمانی و یک جام لبالب از شور
که تمام تب عشق
در میان دل سرخش پیداست
و تو میمانی و یک جرعه خیال
تا به او زمزمه ی زندگی آغاز کنی
نطفه ی مهر به زهدان زمان بربندی
تا بدان نغمه ی آزادگی آواز کنی
و تو میمانی و عشق
آرش نعمت الهی