دیگر غروب جمعه ها دلم نمیگیرد

دیگر غروب جمعه ها دلم نمیگیرد
غنچهای نو شکفته در کنارم
دیگر امید و ارزو در دلم نمیمیرد
چه ساده و‌بی الایشند
دیگر از چشمانم اشک دلتنگی نمیریزد
چه حس غریبی دارم
دیگر بافکر فرداها دلم نمیگیرد
برق چشمان شما و شوق جوانی

دیگر چرخ زمانه خلاف میل ما نمی گردد

علی رحیمی سفتجانی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.