ای لب تو کورهٔ آهنگری

ای لب تو کورهٔ آهنگری
این همه دل را به کجا می‌بری؟

روز و شبت در چه به‌هم می‌رود؟
دلبری و دلبری و دلبری !


در دهنت جای زبان اژدهاست
یا مگر از تیرهٔ اسکندری؟

عکس تو زینتگر چشمان کیست؟
با که نشستی, به که هم‌ساغری؟

پیرهنت را همه لعنت کنند
بس که تو نفرین‌شده خوش‌پیکری

آینه نایاب‌تر از باوفاست
برده نگاهت دل هر مشتری

ما همه تقلید قناری کنیم
تا تو به بازار قفس می‌خری

کفر نباشد که بگویم تو را:
دل ز خدا هم به خدا می‌بری

جرأت هر گفته‌ی (مهدی) تویی
کم‌ نشود لطف ادب‌پروری


محمد مهدی کریمی سلیمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.