حسود میشوم،بیهوا دنبال کلمه میگردم،یک انباریِ شلوغدر دلم بههم میریزد،و خودم را لعنت میکنمکه چرا آن کتاب آبی رادم دستت گذاشتم؟جواد گنجعلی