دیوار اتاق کوچک من

دیوار اتاق کوچک من
پُر شده از عکس های لبخندت
مبادا روزی
صورتت طعم غم را بچشد
بر چروک پیشانی طاقچه ی دلم
همان جا که عطر گُلدان ها پیچیده
کنار آینه و دیوانِ شعر و گّلابدان
که قلب تمام شاعرانه ها می گیرد؛
وقتی گریه های تو را می بینم
انگار خدا در میان اشک چشمانت لنگر انداخته
شبیه کشتی بدون ناخدا
که نگاهِ غروبِ واژه های اندوهگین ساحل
به انتظار بوسه ی مژگان خیس ماه نشسته
در تلاطم جزر و مد دریا!


مرتضی سنجری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.