عمرِ من چون زلفِ معشوقم سیاه

عمرِ من چون زلفِ معشوقم سیاه
من به دستِ هر دو در حالِ تباه
گر بلند آن زلفِ او زیباتر است
گر بلند این عمرِ من, با اشک و آه
مویِ من با رویِ معشقوقم یکیست
هر دو در برقِ سفیدی قرصِ ماه
ای زلیخا بیش از این ناله مکن
یوسف ازعشقِ تو افتاده به چاه
قاتلِ عاشق همیشه عشقِ اوست
می بَرد بالایِ دارش بی گناه
علی پیرانی شال

+دوستان شاعر شعرهای خوب تون رو برام بفرستید تا همین جا بزارم..

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.