می توانم سالها بی آنکه چیزی به تو بگویم

می توانم سالها
بی آنکه چیزی به تو بگویم
همینطور دوستت بدارم
چشم در چشم
با صورتی یخی
سرد و بی احساس
بنشینم و پنهان از تو
به کمترین اشاره ای
در خود فرو بریزم
سیمرغ هزار پاره ای باشم

پریشان
در پی آن یک گم شده
که آن هم تو باشی...


داود دوستی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.