هیچکس نمی‌داند گیر کار کجاست

هیچکس نمی‌داند گیر کار کجاست
که دل رفتن
پدیده ای شوم می‌شود
دردنیای عشقی عقیم
آنجا که صداقت چشمی
می پوسد
زیر پلک های رنگی ریا
هیچکس نمی‌داند
داد من دادِ من است
که باید بستاند
بازوی تنهایی ام
واقعه ای شوم
دوست داشتنت


لیلاقلاوند_الیا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.