ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
معنایم کن ...
که من واژه ای هستم
پهناور و بی مرز
که در هیچ فرهنگ لغتی
مرا نخواهی یافت
حل کن مرا
که معمائی هستم
مبهم و مجمل
لاینحل و پیچیده
که تنها تو مرا درک کرده ای
تنها تو مرا فهمیده ای ...
معنایم کن
تا خاکسترم
بوی گل های اطلسی را بدهد
و خاک قبرم
بعد از رخت بربستن
از این دیار
عطرآگین شود
به یادبود ابدی نجوای عاشقانه
لفظ به لفظ مدلول وجودم
فقط تو معنایم کن ...
سکینه اسدزاده