ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
روی خطوطِ موازیِ همین شعر
با ریل های پیچ در پیچِ خیال
خودم را
گره می زنم به پیچِ دامن ات !
ناگهان،
سوتِ قطاری
بودنت را تمام می کند.
پرشنگ صوفی زاده
شب هجران و تنهایی و بی مــِـی مانده بیدار
خدا را شکر چون خاطر به جای دیگری دارم
برو ای عقل ، ای شب ، ای غم ، ای تشویش ، ای حسرت
که من با مستی امشب ، رازهای دیگری دارم
عماد خراسانی
پاییز تجلی عشـــــق خداست روی زمین
از ازل بوده و تا ابد نیز خواهد ماند
خدا پایـــــــیز را آفرید تا نشان دهد
در راه عشـــــــق هر اتفاق ساده ای معجزه میکند
حتی افتادن برگــــــــی از درخت
ولی افسوس انسان هیچــــــــــگاه این معجزه را ندید
و آن را زیر پا لـــــــه کرد..!!
برگ از درخـــــــــــت میافتد
بی آنکه من و تو بدانیم شاید در همـــــــــــین حوالی
جایی میان همین فاصله رها شــــــــدن و افتادن
دلی لرزیده است..!
برگ زیر پای عابرانی که گویا خســــــــــته اند از این همه رها شدن و افتادن،میشکند
بی آنکه من و تو بدانیم شاید در پس این همه بی خیـــــــالی
نگاهی به نگاهی گره خورده است
و
چیزی به نام مهـــــــــــر زاده شده است..
و این است معجزه عــــــــــــشق....!
چه حالی میدهد بی تاب باشیم
دو نیلوفـر میان قاب باشیم
در آغوشم بگیری زیر باران
که خیس بوسه های ناب باشیم
نازنین نوریان
سایه که تیر خورد
خون بند نیامد
نه دلیل خواب و نه بیداری
عبور کردم
از آخرین بار
که نمی توانستم
حمید صراف