ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
مرد گفت آشفتم، زن نشست جلوش،
پشتشو کرد بهش، گل سرشو باز کرد،
موهاش ریختن روی شونش، گفت
ببافشون برام، مرد آشفتگیشو توی
موهای زن بافت، آروم شد
پنهان شـده ام
پشت پرچین شعرهایم ...
آنگاه که تو
شعرهایم را میخوانی
دزدکی
نگاهت میکنم عالیجناب شعرهایم.
می خواهم خواب اقاقیا ها را بمیرم.
خیالگونه،
در نسیمی کوتاه
که به تردید می گذرد
خواب اقاقیاها را
بمیرم.
می خواهم نفس سنگین
اطلسی ها را پرواز گیرم.
در باغچه های تابستان،
خیس و گرم
به نخستین ساعت عصر
نفس اطلسی ها را
پرواز گیرم.
احمد_شاملو
آمدنت
آغازِ پایان است
بی تو
تقویم ناتمام می ماند
سال از نفس می افتد
اسفند جان
چشم های مرا داری
و دست ها و پیشانی مرا...
همه می خواهند از تو بگذرند
تا به فصل تازه برسند!
((روشنک آرامش))
حتی یک بار
نگفتی دوستت دارم
فکر کن
کنکور بدهی اما
نتیجه اش اعلام نشود...
سارا شاهدی
گذشته ای که حالمان را گرفته است
وآینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم
وحالی که حالمان را به هم می زند . چه زندگی خوبی !
صادق هدایت
میخواهم آب شوم
در گستره افق
آنجا که دریا به آخر می رسد
و آسمان آغاز می شود.
میخواهم با هر آنچه مرا در بر گرفته
یکی شوم
حس می کنم و میدانم
دست می سایم و میترسم
باور می کنم و امیدوارم
که هیچ چیز با آن به عناد برنخیزد
می خواهم آب شوم
در گستره افق
آن جا که دریا به آخر می رسد
و آسمان آغاز می شود . . .
احمد شاملو
آدمها یک خاصیت خیلی مهم دارن
همهشون فکر میکنن یه روزی برای از دست دادههاشون ،
خواهند مُرد .
فکر میکنن غمِ فراق رو طاقت نمیآرن.
فکر میکنن تو اون روز
دنیا براشون به پایان خودش میرسه.
الان همهی اون آدمها زندهان
و دنیا هم ادامه داشت.
خاصیتی مهم بنام سختجان شدن