قبل از خواب مرا با چشم های دیروزم به یاد بیاور

قبل از خواب

مرا با چشم های دیروزم

به یاد بیاور

با همان خنده ها

و رنگین کمانی که

در رگ هایم جریان داشت



هر شب

در لحظه مردد بین خواب و بیداری

پروانه ای روی شانه ات می نشیند

که از روی گیسوان من برخاسته.



"نیلوفر لاری پور"

تا که چشمان زلیخا به غلام افتاده

تا که چشمان زلیخا به غلام افتاده
یوسف از چاه به زندان مدام افتاده

گرگ امروزه زیاد است نظر کن یعقوب
که جگر گوشه ی تو دست کدام افتاده ؟!

خال مشکین که برآن عارضی گندم گون است
دانه بود و دلت اینگونه به دام افتاده

دل سپردن قدم اول دل کندن ماست
حرف « واو » ی که از آغاز سلام افتاده

می جود فکر کسی ناخن و لب هایت را
مثل مردی که به چنگال جذام افتاده

ماه در آینه ی آب خودش را می دید
حوض بیچاره گمان برد که به دام افتاده ؟!

هر چـه بر ما می رود از خواهش دل می رسد

هر چـه بر ما می رود از خواهش دل می رسد

از دل خوش باور و کج فهم و غافل می رسد !

غالبـاً در وقت اجرایــی شدن هـــر نقشه ای –

دست کم در چند جا حتماً به مشکل می رسد

می رود اینجا سر هر بی گناهی روی دار !

بار کــج این روزها اغلب به منزل می رسد!

لطف قاضی بوده همراهش! تعجب پس نکن –

خونبها اینجــا اگر دیدی بـــه قاتل می رسد !

آخرش تیر خلاص از پشت سر شلیک شد !

ظاهراً هر چند دارد از مقــــابل می رسد !

هر ورق از تخته هایش دست یک موج است و باز –

کشتی بیچــــاره پندارد بــه ساحل می رسد !

من هم دل دارم

گفتم : خدایاااااااااااااااااااااا
من هم دل دارم
من هم آدمم
من هم آرزو دارم بهترینها را داشته باشم....
گفتم خدایا من هم مال و فرزند و عیال و خانمان میخواهم...
با تاسف نگاهم کردی....
شنیدم نگاهت را :
اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِى الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ

ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِى الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ


سوره حدید – آیه 20

همه آدم ها ذاتاً تنها هستند،

همه آدم ها ذاتاً تنها هستند،
اینکه فکر کنی کسی تنهاییت را پر می کند
فکر اشتباهی است.
تنها ممکن است کسانی باشند
که در کنار آن ها بیشتر از همیشه تنهایت را فراموش کنی...