| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
پروانهً کوچکِ یک قصه می شوی
آنگاه
پرواز می کنی
از سطرِ اولِ یک عشق
معنایِ مرگ
فراموش می شود
سطرِ دوم
میانِ مرگ و زندگی
رقصی ناشیانه را
بهانه می کنی
و سطرِ سوم
انگار پرنده ای
میانِ قفس
پرواز را
در خیالِ کوچک خود
رسم می کند
آن گاه
گلی سپید
سطرِ چهارم
برویِ شاخهً یاس ها
باز می شود
و در میانِ پنجمین سطر
می نشینی
کنارِ حوضِ آبیِ بی آب
و تشنگی
تفسیر می شود
آنگاه
خیال می کنی
پرنده ای
نشسته رویِ شاخهً گیلاس
با ساز نداشته
ساز می زند
سطرِ ششم را
پاک می کنی
پروانه
بینِ سطرِ پنجم و هفتم
تردید می کند
سطر هشتم را
خطّ قرمز
کشیده اند
یک سایه
در میانِ خیالِ تو
پشتِ شیشه هایِ پنجره
انشای یک بهار را
یک بار و دو بار و
چهار بار
تکرار می کند
وسطرِ نهم
جوانه ای در خاک
خشک می شود
پروانه
می پرد
میانِ سطرِ ششم
شب
ماه را خورده است
آنگاه
تویی
ورق می زنی
کتاب را
سطِر آخر
سیاه می شود
و قصه ای
تمام
نه!
ناتمام
یک سخن
درونِ حاشیه
تمامِ صفحه را سپید می کند
درختِ کوچکِ خیالِ تو
جوانه می زند
جمشید أحیا