از تو همین خواهم که فردایی چو آید

از تو همین خواهم که فردایی چو آید
من باشم و تو باشی و کوهی طراوت

خواهم بمانی بر سر عهدی که بستی
خواهم که پُر باشم از آن عطر و هلاوت

خواهم غمم کم دیدنت باشد که شاید
یادم شود اندوها و رنج ها و آن ملالت

گاهی تو خاکم می نمودی با کلامت
گاهی تو غرقم می نمودی در نگاهت

هر آن و هر لحظه که دوری می نمودی
من بیشتر گُم می شدم در آن رفاقت

خواهم که سهمم باشی از این روزهای خوب
خواهم که مست و پُر شوم از این سعادت


یاسر منیری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.